اینایی که عشقشون ازدواج کرده ولی بخاطر عشقششو ازدواج نمیکنن علامت تعجب

اسمان_مهتابی

عضویت: 1401/11/07

تعداد پست: 923

فک نکنم واسه مردا صدق کنه هر کدومشونم بگن الکی گفتن

1403/09/08

|

11:17

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

حنااااااااام

عضویت: 1403/07/24

تعداد پست: 53

دل ک منطق حالیش نمیشه

وقتی مهر یکی دیگه تو قلبته چطور ازدواج کنی

1403/09/08

|

11:18

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

_30p_a_n_a_h

عضویت: 1403/02/03

تعداد پست: 6045

شاید ب نظر ما غیر منطقی میاد تصمیم ب این بزرگی رو هر کسی خودش میگره 

یکی از مهمترین ویژگی های آدمای   (*  امن *) اینه که دیگران نسبت به کلام و عمل   او  ((* نگران * )) نیستند 

1403/09/08

|

11:18

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

خداییااااا

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 4256

یه پسری و میشناسم یکیو خواست نگرفتن براش دختره ازدواج کرد پسره ام به مادرش گفت حسرت عروسیمو به دلت میزارم .الانم ۵۰سالشه و مجرد

یه صلوات برا امام زمانم میفرستی؟          گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین،خانه آباد شدم من اُوون آباد حسین

1403/09/08

|

11:18

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

anna1991

عضویت: 1397/01/06

تعداد پست: 13237

الان داری میپرسی یا داری اطلاع میدی؟

1403/09/08

|

11:18

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

راویناخانوم

عضویت: 1402/10/05

تعداد پست: 164

خیلی غیرمنطقی و غیرمعقوله

مگه چندسال قراره تو این دنیا زندگی کنیم که بخاطر یکی دیگه حروم بشه؟

اوکی ی مدت گریه زاری دوره نقاهت و افسردگی و بعدم بازگشت به زندگی قبلی

1403/09/08

|

11:18

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2103

یه پسری و میشناسم یکیو خواست نگرفتن براش دختره ازدواج کرد پسره ام به مادرش گفت حسرت عروسیمو به دلت م ...

منم دوتا پسر این مدلی دیدم که به عشقشون نرسیدن همچنان مجردن

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/08

|

11:20

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب