فک میکنم خواهرتون خیلی مهربونو دلسوزه برای بچههاش که از بچگی تاحالا حتی دلش نیومده به بچههاش مسئولیت ریخت وپاشای خودشونو بده.
نکته دیگه اینکه متاسفانه ایشون مدیریت خیلی ضعیفی دارن جوریکه تواین سالها بر کارای بچههاشون هیچ تسلطی نداشتن
وبازم ازروی مهربونی فقط براشون ریخت وپاش کردن👌
الان اونا نه تنها مسئولیت پذیر نیستن بلکه به داشته هاشون هم قانع نیستن🙂
وبنظر من کمک بزرگ به خواهرت اینه که با خودش وفرزندانش درباره رفع انباشتگی صحبت کنید😌
و حتی حتما حتما چندتا کتاب درباره مینیمالیستی بهشون معرفی کنید که بخونن📚
اگه این کارو اساسی نکنن اگه هزار بارم شما توی کار منزل کمکشون کنید بازم این بی نظمی درست نمیشه
چونکه مغزشون آشفتس بااین بازار شام که میگید🤯
اگه وسایلشون تو خونه کم بشه.یعنی نه فقط دوتاتیکه قاشق وبشقابخروجی بذاره اساسی مثل چند دس مبل رختخواب تلویزیون چیزایی که از هر کدوم دوتا وسه تا دارن وسایل بزرگ و باارزش👌
این یعنی ذهنشون بعد اون آماده پذیرش هرگونه نظمی هس😌
مثل این شعر که میگه
گرنهد معمار یک خشت از دیوار کج. تاثریا میرود دیوار کج 🙂