اسم رمانی رو میخوام که یه دختره میخواد از شوهرش طلاق بگیره چون اصلا براش وقت نمیزاشت و خسته شده بود مرده از اون کله گنده ها بود اینا یه دختر بچه دارن مرده بچه رو به دختره نمیده و با همین بچه اونو تهدید میکنه و نمیزاره دختره بچشو ببینه و بهش میگه که اگه بچتو میخوای باید بیای پیش من زندگی کنی و طلاق نگیری
اسم دختره تو مایه های نیکی یانمیدونم یه همچین چیزی بود