تو هر اتفاقی خودتو جای همه اون آدما بزار
من کامنتاشو نخوندم فقط متن خودشو خوندم.
ولی منمبودم ناراحت میشدم
نه برای اینکه خوشش
برای اینکه من شدم غریبه
درستش این بود حالا که صبح تا شب قراره خونه مامان من باشن
صبح میخوان برن تولد و دیر هم بیان به ما بگن ما داریم با فامیلای زنم میریم تولد بگیریم. همین گفتنش سختنیست. اتفاقا ماهم شب براش تولد میگیریم و خوش میگذرونیم
ولی اینکه بعدا از رو استوری بفهمیم ناجوره