2777
2789

همسر من که واقعا بوسیدنیه اخلاقش

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

غرور و تکبر غیر منتظره شدید 

احساسی شدید منطقی شدید 

توقعی خسیس 

ز هوشیارانه عالم هر که را دیدم غمی دارد & ای دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد       تو دعات منو دعا کن    صلواتم‌میخوام😏 دستت درد نکنه😏کسی در مورد رشته حقوق ( وکالت ) میدانه بهم نگه کمکم نکنه خونش مباحه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



همه مث هم نیستن ک

الان شوهر من مردادیه خصوصیات خوبش زیااادِ

شوهرخالمم مردادیه یخورده یجوریه😁

وَ خُدا را آنگــونہ کــِ سِزاوارِ اوستــ نَشناختـــیم...                                                                                                                                                                                  خُدایا شُکرت بخاطرِ وجودِعزیزانم(همسرم💞پسرم😍دخترم😍خانوادم💖)وَ آرامشے کـِ دارم...

ما دومورد داریم .بشدت مهربون و مسئولیت پذیر و زن دوست و اهل احترام ولی عصبی، ی کم خسیس، خودبرتربین 

سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....
میشه بگی از اخلاقاش گلم

محترم، خوش رو، شدیدا جنتلمن، ابراز علاقه مدام میکنه و ...

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

شمع تراپی

samaebahg56 | 49 ثانیه پیش

کوروش بزرگ

بخونید | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز