یبار دختر عموم یه خاستگار معرفی کرد ندید گفتم ن بعد قبل این حرفا مادرش یعنی زن عموم گف که نمیخاد شما یعنی ما میوه بخرینا خودشون میخرنا.. حلقم خودشون میخرنا.. لازم نیس شما خرجی بکنین واین حرفا.. رسما داشت میگف که اونا پولدارن ما نیستیم.. خیلیا بودن گفتن فامیل پدری مادری همسایه
رفیق یک نفر تو فامیلمون خودم دیدم مخصوص روبوسی نکرد شنیدم دوتا جاری تبانی کردن بیا بریم بگیم سرماخوردیم منم خیلی بهم برخورد
ولی وقتی به زندگیشون فکر کردم پولدارن ولی مرد اون خانواده کبدچرب داره گرید سه یک قدم قبل سیروز کبدی گفتم خداخودش میدونه چه جوری جواب بنده هاش رو بده
نه واس ما برعکس بود ندارها تیکه مینداختن بهمون
آره
شوهر عمه احمقم دراومد جلو بابام ازم پرسید بابات چقدر بت پول تو جیبی میده گفتم فلان
گف من ب ۳ تا بچه ها ماهی فلان تومن پول میدم چقدر کم خرجی
بابامو خورد کرد قشنگ
یکی نیست بگه آدم حسابی کیه که دلش نخواد خرج کنه و لذت ببره
خب لابد طرف اینقدر بیشتر در حد توانش نیس
تو حتما باید ب رو بیاری😑
اگر جمله دومی رو نمیگفت میگفتم حرفش موردی نداره ولی انگار مقدمه سازی بوده
کاش همونجا میگفتی بله نمیتونیم،نمیتونیم غیر انسان ها کسی رو تو خونمون راه بدیم
عیب نداره ....
خدا خودش بهتر میدونه
با این نوکیسه ها رابطت در حد سلام علیک باشه
