2777
2789
عنوان

نوک سینه م نگرانم

156 بازدید | 9 پست

  یه چیز سفید رنگ در میاد ماهی یبار نه ازدواج کزدم نه باردارم ن چیزی فقط نزدیک پریودمه من همیشه دذشون میارم به نظرتون خطرناکه یه جورایی میکنم نوک سینه م و بعضی وقتا

تقریبا ی چیزی مثل عفونته؟ 

پرسید به خودت افتخار میکنی؟! گفتم: خیلی زیاد.. گفت: چرا؟ گفتم: هیچکس نمیدونه من چند بار خودم رو از اول بازسازی کردم تا امروز اینی باشم که هستم، قوی، مستقل، کسی که یاد گرفته هر جایی احساساتشو خرج نکنه و هر چقدرم زمین خورد خودش تنهایی بلند شه.

انگولک نکن خودتو


ی دکترم برو

ناحله الجسم ینی نحیف ودلشکسته میری♥        جوونی اما مادر پیری،بهونه ی سفر میگیری♥                باکیه العین ینی بارون غصه ها میباره♥                          چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره♥                  منحده الرکن ینی توان برات نمونده بانو♥                     کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو♥            معصبه الراس ینی بستی سری رو ک پردرده♥                رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♥                                                            جوری لگد خوردی ک نمیتونی بلند شی از جات♥            جای غلافه رو با زوهات داری میری کنار بابات♥ هیچکسی ای وای من نگفت تو کوچه ب اون کافر ♥ نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر♥ وای مادرم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چطوری یعنی؟ یه چیزی مثل ماده ی جوشه

ي دکتر برو 

يعنی مثل عفونت هست؟ عفونت میبینی چجوری میشه؟ 

پرسید به خودت افتخار میکنی؟! گفتم: خیلی زیاد.. گفت: چرا؟ گفتم: هیچکس نمیدونه من چند بار خودم رو از اول بازسازی کردم تا امروز اینی باشم که هستم، قوی، مستقل، کسی که یاد گرفته هر جایی احساساتشو خرج نکنه و هر چقدرم زمین خورد خودش تنهایی بلند شه.
نه هیچی نیست یه نقطه سفیده میکنمش انگار سینم باز میشه

والا نمیدونم بهتره ي دکتر بری

پرسید به خودت افتخار میکنی؟! گفتم: خیلی زیاد.. گفت: چرا؟ گفتم: هیچکس نمیدونه من چند بار خودم رو از اول بازسازی کردم تا امروز اینی باشم که هستم، قوی، مستقل، کسی که یاد گرفته هر جایی احساساتشو خرج نکنه و هر چقدرم زمین خورد خودش تنهایی بلند شه.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792