از بچگی زندگی سختی داشتم همیشه تنش بوده تو خانواده یبار روی خوش زندگیو ندیدم اینقد تویخونه دچار کمبود محبت بودم که رو آوردم به دوست پسر داشتن و نگم چقد ضربه خوردم توی سن کم چقد تهدیدم کرد تمام نوجوانیم استرس بود کاری نکرده بودم فقط چون پدرم سختگیر بود میترسیدم هیچوقت کسی دوسم نداشت همیشه توسط اطرافیان مسخره شدم تحقیر شدم کنکورمو خراب کردم و افسردگی شدید داشتم تا ازدواج کردم فک کردم زندگی ورق خورده
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
فکر میکردم خوشبختم اما اونا هم بی محلم کردن وقتیباردار بودم دختر بود روزی نبود دلمو نشکن روزی نبود اشکمو در میارم وقتیم به دنیا اومد بدتر شد باعث شدن به خودکشی فکر کنم خدا میدونه چه روزای سیاهی رو گذروندم تا تن خسته مو از زمین بکنم اما الان باز ناراحتم وقتی میبینم مامانم از اینکه برم خونه ش متنفره مادرشوهرم حتی نمیخواد بهم زنگ بزنه خواهرم که بدترین اشوبا رو انداخت تو زندگیم و بعدش رفت پشتم بدگقت و همه دوس شدارن و من شدم آدم بده