تا پیش من بود همش آهنگای شاد عروسی تو ماشین پلی میکرد
امشب لایو گذاشته بود یه ترانه غمگین جدایی از معشوق،باهاش با سوز و گداز میخواند
پری شبم ک گفت میخام خودکشی کنم فک کنم ب خاطر اون زنه بود
ب من گفت ده تا قرص ترامادول خوردم ولی چرا نمرد؟
من اینقدر گریه کردم ،از اینکه من برا شوهرم زار میزنم ولی شوهرم برا زن یکی دیگه،و عاشق یکی دیگه شده
واقعا مردها میتونن بعد ازدواج با عشق و علاقه و با وجود داشتن بچه عاشق یکی دیگه بشن،طوری ک حتی قید بچشونو بزنن؟