همش بهم میگه فکر کردی فقط خودت حامله میشی
این کارا چیه
این اداها چیه
فکر کردی حامله هستی چه خری شدی
خیلی دلم شکسته خیلیییی
اوایل بارداریمه هرچی درد و مشکل دارم اصلا اهمیت نمیده دیشب دیگه به زور خودم به دکترم مشکلمو گفتم رفتم معاینه کرد گفت حتما سونو برو بده فردا امروز از صبح باهاش دعوا دارم الان دیگه کار به فحش کشید من فحش نمیدم اون میده تا دیروز هرکی حامله بود ارج و قرب داشت حالا که من عروس حامله شدم هرچی میگم فلان دردو دارم مادرشوهرم میگه عادییییییییه همه دارننننن اینقد این حرفارو زده شوهرم اصلا جدیم نمیگیره
دیگه قسم خوردم حتی اگه بمیرمم هیچی بهش نگم
اصلا حال من براش مهم نیست