2777
2789
عنوان

شوهرم

96 بازدید | 8 پست

 شوهر من ی کارای میکنه بد میگه تو الکی ناراحت میشی تو حساسی تو مشکل داری تو روانی 

 اومدیم خونه مادرش  مادرش دستش درد میکنه 

  دیدم صبح داره  ظرف میشوزه و ...  ادمی ک خونه خودش ببخشید لباس زیر خودشم نمیشوره  گفتم عیب نداره  مادرشه  باید کمک کنه وظیفشه  دستش درد میکنه 

خلاصه منم پا شدم ناهار درس کردم همه جارو تمیز کردم 

  تا همین نیم ساعت پیش باور کنید سر پا موندم 

      موقع سفره انداختن ی کاری پیش اومد ما تا ده دقیقه مجبور شدیم بریم بیرون برگشتیم دیدم همسون ناهار خوردن   البته حق میدم چون میخواستن برن دکتر 

  دیر میشد 

ولی جز دامادشون یک نفر معذرت خواهی نکرد    بد دیدم برا پسزشو نوه اش غذا جا کرد برا من گفت  خودت بریز 

    منم گفتم قابلمه پیشمه میریزم بازم عب نداره 

   بد یهو خواهر زاده شوهرم شرو کرد منو ببر  منو ببر 

   شوهرم من هنو غذا داشتم میخوردم ظرف خورشت منو گذاشت تو بشقاب که پاشو بریم 

  گفتم باشه 

    رفتیم  باز برگشتیم دیدم اونا همه رفتن ی عالمه ظرف تو اشپزخونه پا شدم همه رو شستستم یعمی این شوهر من نکرد بیاد ی کمک کوچیک بکنه    یعنی ی استکان کمکم کنه 

     انقد ناراحت شدم گفتم برا ده نفر من از صبح تو  اشپزخونم 

 ی نفر درس درمون ی تشکر از من نکرد ی چای برای من نیاورد 

 دوماتون اومد چایی میارن شکلات میارن  بد من اینجوری 

خلاصه خیلی ناراحت شدم 

   ب خدا از دیشب بعد بیس روز اومدیم‌خونشون کلا ی لیوان چایی ام برا من نیاوردن

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مادرشوهر منم تا شوهرم نیاد یه چایی جلوم نمیذاشت ، میشست میگفت شیرینی تو یخچاله برو بیار بخور!!!

  من وقتی میان خونم انقذ پذیرایی میکنم حد نداره ولی ایناااا   منو  اصلا اهمیت نمیدن اصلا هیچ اهمیتی 

مادرشوهر منم تا شوهرم نیاد یه چایی جلوم نمیذاشت ، میشست میگفت شیرینی تو یخچاله برو بیار بخور!!!

توهم همین باش وقتی اومد خونت هیچی نیار تا شوهرت اومد پذیرایی کن 

من وقتی میان خونم انقذ پذیرایی میکنم حد نداره ولی ایناااا منو اصلا اهمیت نمیدن اصلا هیچ اهمیتی

منم هرچی داشته باشم میارم جلوشون،واسه اینجور ادما خدمت کردن لطف کردن اشتباهه فکر میکنن عروس وظیفه شه .منم لطفمو قطع کردم  ، ارزش قائل نشن ارزش قائل نمیشم

برما گذشت هرآنچه نباید میگذشت،مابقی عمر هرچه بادا باد...💔
توهم همین باش وقتی اومد خونت هیچی نیار تا شوهرت اومد پذیرایی کن

بخدا شک میکنم به ادب و تربیتشون .چرا انقد بی لیاقتن

برما گذشت هرآنچه نباید میگذشت،مابقی عمر هرچه بادا باد...💔

ببین یه چیزی بگم هر چیزی هر اخلاقی یه حسنی داره یه عیبی..خب تو اگر دوست داری با خانواده همسرت صمیمی باشی،کاری از دستت براومد براشون انجام بدی و راحت بری تو آشپزخونه،سریخچال و..خب حسنش اینه که راحتی و عیبشم اینه که اونا بهت کار میگن و تورو از خودشون میدونن..من ازون اول سنگین برداشتم خیلی رسمی برخورد کردم الانم خودم به راحتی روم نمیشه سر یخچال برم سراغ کابینت برم باور کن دو کلمه حرف با مادرشوهرم نمیتونم بزنم اصن یه فضای سنگینی میشهاگه تنها برم اونجا..بدون همسرم اصلا نمیرم

خداوندا بخشش تو دامنه آرزوهایم را گسترانده....امام سجاد(ع)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز