به خواهرم میگم بیا پیشم تنهام حوصلم سر رفته یکم تفریح کنیم تو خونه آتیش روشن کنیم الان چند بار بهش میگم بهانه میاره الان باز بهش گفتم بیا پیشم میگه تو باز گفتی بیا پیشم خودت میفهمی که من نمیام
مشکلی هم نداریم با هم اون مجرد و همش خونه
با هم صمیمی هم هستیم
هر وقت اومده خونمون کلی پذیرایی کردم ازش و خوش گذشته بهمون