زنداداشم بخاطر کارش تا یکی دوسال باید یه شهر دیگه باشه و اینمدت داداشم میره و میاد
نصف ماهو میره پیشش بقیشو هم اینجا سرکاره
منم الان تو همین شهری که داداشم هست دانشجو ام و البته خودمونم خونه داریم
و من خونه خودمونم
اما برادرم همش اصرار میکنه که تایمایی تنهام برم پیشش باشم تنها نباشم
یکی دوبار رفتم
خونه اینجا مال زنداداشمه
و اون خونه ای که زنداداشم الان تو یه شهر دیگه هست برا خود داداشمه
چون زن داداشم خونه خودشه و الان نیست واقعا معذبم و خجالت میکشم
از اونورم تایمایی که رفتم،داداشم گفته که به فلانی نگفتم تو اومدی خونه
باوجودی که اصلا خودش منو بزور میبره و من اصراری ندارم برم و خودشه که ول کن نیست کلا بیا اینجا بمون
برای همین حس خوبی نمیگیرم اونجا باشم حق دارم بنظرتون؟