اگ یروز شما نباشید شوهرتون دلتنگ چیه شما میشه

۱۰ ماهه خونه پدرمم حالا افتاوه ب التماس  میدونی چی میگه ؟  ب ا‌طرافیانم  میگه  خیلی زندگی واسم سخته   بایدازسرکار بیام خودم لباسامو بشورم  خودم یه نیمرویی چیزی بخورم  یا ناهارو شام و ازبیرون بگیرم ...  غزل ک  ک  بود  ازسرکار میمومدم بوس غذا میومد امید ب زندگی پیدامیکردم  اصن  خونه مامانمم میرم انقد بم متلک و سرکوفت میزنن ک هیچی نمیخورم برمیگردم 

بله  بخاطر حمالی هام دلش تنگ میشه .. 

من احساس میکنم همسرتون دوستتون داره فقط شاید یه سری دلخوری ها توی دلش حل نشده مونده باشه که باعث کدورت و دوریتون از هم شده.مگه میشه از شما نفرت داشته باشه بعد ازتون یه بچه داشته باشه؟؟یا اینکه بخواد باهاتون زندگی کنه؟مردا اصولا تعارف ندارن دوستتون نداشته باشه علنا بهتون میگه که برید از خونش.یا پیشنهاد جداشدن میده

اینم که میگین قهر کردین رفته با دوستاش خوش گذرونی.اون از قصد اونکارو کرده ک مثلا ب شما بگه واسش مهم نیستین در صورتی ک تو دلش اشوب بوده بهتون قول میدم

ای جان خیلی سخت خدایی

حالا تاپیکهای گلبوته خانوم بخون شاید مشکل حل شد

@گلبوته__خانوم    

خوش بحالتون خونتون همیشه تمییزه

برای من مرتب نبودن خونه دیگه تبدیل شده به یک مشکل اساسی غیر قابل حل..همیشه سرپا هستم .ولی...

خب شما حتما بچه دارید یا خونه تون خیلی بزرگه 

منم نه اینکه همیشه مرتب باشه ولی سعی خودمو میکنم مثلا اتاق خواب و پذیرایی و روی اپن من اغلب تمیز و مرتب هست اما یه اتاق بزرگم با کنار سینک گاهی نامرتب هست . نمیشه که همیشه دسته گل باشی 

از چشم‌ بددور باشین.درسته خونمون بزرگه.و اینکه ساختش اصولی نیست مثلا آشپزخانه از نشیمنمون خیلی دوره .اتاقمون تو راهپله ان .یکیش دوبلکس پله داره .بالکن ندارم.آشپزخونم برخلاف خونه خیلی خیلی کوچکه.احساس میکنم یه خونه دیگه داشتم همیشه برق میزد.آشپزخونمون اپن نداره .دیوارم نداره مستقیم از حال پذیرایی تو چشمه.اه اعصابم خوردتر میشه اخه سینک و اجاق گازش دقیقا جلو چشمه..خونمون پر مهمونه .ولی مطمنم شما خیلی باسلیقه این .خوش بحالتون.از چشم بددور