ما ی سال باهم دوست بودیم خیلی خیلی باهم خوب بودیم جوری که همه ب زبون میاوردن
حالا ک نامزد کردیم یکم بحث اینا داریم ولی جزعی
سر ی چیز از هم دیگه دلخور شدیم
جفتمونم حق داریم تقصیر جفتمونه
دیروز بیرون بودیم حس کردم مثل قبل نیس دستمو گرفته بود حرف میزدیم از رستوران خاستیم بیام صندلی خیلی بد هل داد
منم اخم کردم هی گفت چی شده
یهو زدم زیر گریه منی ک اصلا گریه نمیکنم گفتم مثل دوستی دیگه بهم خوش نمی گذره گفت مگه چجوری بود قبلا
گفتم انگار آسمون دهن باز کرده من فقط افتادم پایین
از دیشب باز میبینم همینجوری مهربونه