2777
2789
عنوان

گلگی به مادرشوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 744 بازدید | 78 پست
نه محبت زورکی نیست مادرش به شدت دخالت میکنه و پروعه

منم نه بخاطر تبعیض بخاطر روان خودم کات کردم اینقدر راحتم ای آرامش دارم فکر کن هزار مدل توقع داشتن  و گستاخی میکردن و انتظار احترام و رسیدگی داشتن و بهترین سرویسها

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من دنبال قطع رابطم چون دیگه روانم نمیکشه

منم قطع رابطه کردم دیگه

چون جاریم خیانت کرد با همسرم 

بهشون گفتم اصلا اهمیت ندادن

زندگی اون مهم تر از من بود 

همش گفتن او نساده اس تو گیری

چیزی نگفته

کاری که نکردن 

چرا آبرو همه رو میبری 

فرقی بین شوهرم و برادرشوهرم گذاشتن از لحاط کمک بسیار

فرقی که بین من و جاری گذاشتن هم بسیار

انگار تازه بعد سالها فهمیدن مادرشوهر خوب بودن یعنی چی

ما الان چه نیازی داریم دیگه وقتی جوونی مون رفت

گلگی کردن فایده اش چیه

کار داشته باشن هم فقط شوهر من رو میشناسن

ول کن من هیچ وقت شکایت نکردم همینجورم گیره بهانه هم دسش بدم؟دیشب سر سهام عدالت گیر داد میگم مال من کم میدن چون سهامم کمه مال خودشون یه تومنه گیر داده ن مال همه یکیه لبو لوچه اش رو اویزون میکنه ن تو دروغ میگی .تو دلم گفتم ب تخم..م😏

جیش تو این زندگی😒

یکسال سکوت کردم هی بدتر و بدتر شدن تو جمع مادر شوهرم فقط به من دستور میداد درست من کوچیکتر ولی دلیل نمیشه یکبار داشتم ظرف میشستم اون یکی عروسش اومد کمک کنه نذاشت گفت خودش میشوره

گله میکنن که همسر متوجه بشه و انتظارات کم بشه

ببین من از شوهرم انتظار دارم وقتی باهاش درد دل میکنم بین خودمون بمونه الان شوهر این خانوم رفته به مادرش گفته به نظرت مادرش ساکت نشسته خیر در هر صورت اقا رو دوباره پر میکنه🫤حالا اینو در نظر بگیر که اقا حرف شنوی هم داشته باشه

این یه نمونه کوچیکش بود هیچکدومشون به من کادوی عقد ندادن گفتن ما رسم نداریم بعد من رفتم مراسماتشون ه ...

اتفاقا خوب کردی گفتی. آدم تا ی جا میگذره ،تا ی جا صبوری می‌کنه ، از ی جا به بعد وقتی فرق بین خوب و ید را نمی‌فهمن باید به رو آورد ،نه اینکه بخواهیم محبت زورکی گدایی کنیم نه اتفاقا، بلکه باید گفت ما میفهمیم شما ناسپاس هستید ولی تا اینجا صبوری کردیم اینجا ببعد صبوری وجود ندارد ، حالا یا رفتارشون رو اصلاح میکنند یا نه آدم روابطش را کمتر می‌کنه. 

خیلی جاها عبور کردن از مسایل و به روی طرف مقابل نیاوردن و مدام خانمی کردن، طرف مقابل رو پرروتر می‌کنه توی اذیت کردن اش 

محبت زورکی نه اینکه اونا متوجه اشتباهشون بشن امیدوارم تو زندگیت هیچوقت برات پیش نیاد ببینی فرق گذاشت ...

اتفاقا هست ولی برام ذره ای اهمیت نداره🤣تازه بین بچه ها هم فرق میذارن الان بچه هام بزرگ تر شدن بین اونها و مامان بابای خودم فرق میذارن عزیزم باید صبور بود

متنفرم از گدایی محبت 

اینا عدم اعتماد به نفس

لطفا رو خودتون کار کنین

روز بد زندگی من   😔😔😔😔            لطفا اگه خوندی دوس داشتی ی فاتحه ی صلوات یا حتی خدا بیامرزی بده                           ۲۵اسفند۱۴۰۱ بود روز تصادف بابای مهربونم بدتر از اون روز ۵فروردین ۱۴۰۲شد روز اسمونی شدنش دورت بگردم مهربون بابای من هنوز جوون بودی چرا نمیتونم باور کنم که نیستی چرا....
یکسال سکوت کردم هی بدتر و بدتر شدن تو جمع مادر شوهرم فقط به من دستور میداد درست من کوچیکتر ولی دلیل ...

اه اه چقدر افریته و بدجنس ، ببخشید جاش اینجا نیست ولی خیلی بده با این اخلاق تحملش کنی ، خداروشکر من مادرشوهرم خیلی اخلاقش با من خوبه منم خیلی دوسش دارم اندازه مادرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز