خدایا عدالتتو شکر انقد خانواده شوهرم اذیتم کردن خون به دلم کردن 17 سال بچه بودم اومدم شهر غریب هر بلایی بگی سرم دادن یه عروسی برام نگرفتن تا به خودم اومدن خواستم طلاق بگیرم دیدم باردارم خلاصه خواهر شوهرم به خدا وندی خدا راست میگم خدایا منو ببخش همه فرقه که دیگه باز نمیکنم میرفت تو زندگی مردای متاهل مادر شوهرم همینطور طلاق گرفته صیغه این و اون میشد وضع خانوادگی بخدا داغون حالا فقیری بع کنار اخلاقی صفر پسرشون کع شوهر من باشه ع رق خور بی اخلاق زندان رفته حالت خواهر شوهرم که بخدا خوشگلم نیس با یه قیافه که انقد عمل کرده یه خواستگار فوق پولدار و مهمتر از همه با اخلاق ...واقعا پس این همه ظلمی که به من کردن چی شد؟؟؟