2777
2789

تو خانواده هم همینطور

با پدرم صمیمی نیستم اصلا راحت نیستم کنارش

برادرمم نزدیکم میشه پسش میزنم


همش تو خونه دعوا راه میندازه که هیچکس نمیتونه منو تحمل کنه ( منظورش بعد ازدواجمه) بخاطر رفتارم


خیلی سرد و بی روح شدم نگاهم حرفام کارام

خسته و خموش و تنها

ولی تو بیرون خونه سعی میکنم عادی رفتار کنم

مامانم تنها هم صحبت منه اما دردل و حرف خصوصی باش ندارم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم چون کسی نیست که طرز فکرمون مثل هم باشه از همه فراریم...چند سالته

۲۲

رنجیده شدم که الان وضعم اینه

حس میکنم سکوت و بی توجهی چارشه

ولی چون از سن کم اینطور شد دیگه کم کم رو اخلاقمم تاثیر گذاشته . آرومم تو خودمم علاقه ای ندارم به بقیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز