منو کراشم تو شهر بازی بودیم کلی وسیله سوار شدیم / این وسط هم هعی بهم میخوردیم😅🥰🙃/ همین جوری همه چی عالی بود ک یهو من پام گرفت میخواستم بیفتم ک یهو خواست بغلم کنه کراشم
که آبجیم در اتاقمو یه جوری محکم باز کرد ک من از خواب پریدم لعنت بهش لعنتییییی🤕🥺😭🫂🤕