اوهوم
اخه خیییلی خسیسه خودش
مادرشوهرمم میدونه
شاید یکسالی بود نخورده بودم میخاست بزاره گفت ن نمیخاد خودت بخور
گفتم ععع اخه دیدم اونم اینجوری گفت
درحالی ک با ۶ تا دختر و ۳ تاعروس من فقط مادرشو جمع کردم مریض بود خودش مهربونه دلم برای خودش میسوزه ولی از پسر بی وجودش حرصم میگیره