سرمو برگردوندم یه موجود سفید پوشو دیدم انسان بود دست وپا موی بلند قد متوسط لباس سفید تنش بود نشسته بود رو یه سنگ بزرگ وتمیز
داشت ابشارو تماشا میکرد
یکم که تماشا کردم دیدم همون کسی که رو سنگ نشسته بود دقیقا جلوی من بود یکم اونورتر برگشت نگام کرد دستشو دراز کرد طرفم کف دستش پوره نور بود
هیچ حرفی بینمون نبود فقط انگار میفهمیدم چی میگه
فقط اینو میدونستم که نباید دستشو بگیرم
چون اگه بگیرم حتما موندیم
دستشو نگرفتمو عقب عقب رفتم
یهو خودمو تو جسمم درحاله تلاش که برگردم یعنی خودم متوجه بودم سعی میکردم بیدار شم
خیلی تلاش کردم تابالاخره بیدار شدم حتی توی همون لحظه که تلاش به بیدارشدن میکردم شوهرمو صدا میزدم که پاشو کمکم کن پاشو بیدارم کن😔😔
غافل ازاینکه صدامو نمیشنید
حتی دستامو بلند میکردمو رو دستش میزدم ولی صدامو نمیشنید اصلا عکس العملی نشون نمیداد
خوش به حالت ادم خوبی هستی یانه
عزیزم از این بنده گناهکار این رو قبول کن، که نماز و روزه هات هم انجام بدی، آخه همیشه میگن اولین چیزی که سوال میشه نمازه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز