چرا وقتی نمیخواست اومد خواستگاری

همش میگم شاید من مقصر بودم یا من فلان کار و فلان کار رو کردم که ناراحت شد ولی آخه مگه نمیگن کسی که دوستت داره اگر اشتباه هم کنی بازم پات میمونه و نمیره مگه من چقدر تجربه داشتم این اولین آدم زندگیم بود و اولین خواستگار رسمی از یه دختر ۱۹ ساله و بی تجربه مگه چقدر انتظار داشت چطور دلش اومد وقتی بهش زنگ زدم و پیام دادم بگه همه چی تموم شده و دیگه بر نمی گرده 😞😞😞

درد جسمی رو به درد روحی ترجیح میدم درد روحی نکشیدی که اینجوری میگی درد روحی یعنی از زندگیت سیر باشی احساس پوچی کنی همش یه چیزی تو گلوت گیره کرده باشه قلبت سنگینی کنه دیگه شاد نباشی خیلی چیزا که میبینی یاد طرف بیوفتی واقعا سخته به نظرم ضربه روحی بدتر از ضربه جسمی هست

کشیدی درد من رو؟؟؟

به نظرت اونم مثل من درد می‌کشه یا بیخیال هست و براش مهم نیست بهش زنگ زدم گریه کردم گفت همه چی تمومه🙂

همش میگم اگر منو نمیخواست چرا اومد خواستگاری چرا اونقدر ادعا داشت دوستم داره چرا می‌گفت هیچ جوره قیدم رو نمیزنه چرا اون همه باهام مدارا کرد و بهم خوبی کرد که الان بزارع بره اونم سر مسئله بیخودی یعنی دوستم نداشت فقط وابستگی ساده بود که اینجور رفت 

یه سوال چند وقت باهاش بودی چقدر طول کشید فراموش کنی ؟؟؟

من چهار ماه باهاش بودم و ۷ بار دیدمش البته اولین آدم زندگیم بود برای همین ضربه خوردم به نظرت چقدر طول می‌کشه فراموش کنم؟؟؟

بهش زنگ زدم گریه کردم گفتم حالت تا الان چطور بود گفت مثل تو با حالت عادی گفت در صورتی که من تو این مدت همش غمگین بودم یعنی به نظر تو اون عین خیالش نبوده و براش مهم نبودم چون فقط میخواست دکمه کنه و وقتی با گریه قطع کردم دیگه زنگ نزد

صبح رفتیم مشاور گفت بدرد هم نمی‌خورید اختلاف فرهنگی دارید اون دو دل شد من زدم زیر گریه گفتم قیدت رو نمیزنم اونم دید من گریه میکنم گفت باشه اومدیم خونه مهریه تعیین کنن بابام از ۳۰۰ سکه اومد ۱۲۸ سکه دید اون یک کلام میگه یا ۱۱۴ یا نمیخوام حتی پدر و مادرم میگفتن ۱۲۸ خوبه خودش گفت نه پاشد رفت بعد که بهش گفتم گفت تو باید تو جمع میگفتی من تو رو با ۱۱۴ می‌خوام یعنی من رو حرف پدرم حرف بزنم که نمیشد همین رو بهونه کرد و رفت پدرش گفت صبح میاییم ولی خودش گفته بود نه و خانوادشم خودش نزاشت بیان یجورایی حس میکنم منو به ۱۴ سکه فروخت یعنی ارزش نداشتم براش 🙂

میدونی فامیلشون گفت بیشتر  از ۱۱۴ دختر نمیخواییم اینم پشت فامیلشون در اومد یجورایی حس میکنم منو به فامیلشون فروخت