میدونم حرفام الان فایده نداره و دیگه زمان گذشته، ولی نگو سقط قتله. تو شرایط تو بهترین نعمت بود. بچهات الان دارن زجر میکشن از همچین پدر بدرد نخوری.
بچها تو بنداز گدرن پدرمادر خودت یا پدرمادر شوهرت تا بتونی بری سر کار.
هرطور شده تحت پوشش کمیته امداد برو
شهرک نیستم الان تو روستا هستم . تو این سرما فعلا ک هیچ کاری نمیشه کرد با دوتا بچه کوچک .تا ببینم سالهای دیگه چ میشه کرد فقط منتظرم یکم بزرگ تر بشن ببینم میتونم برم بیرون کار کنم حداقل اگر باز بزار اگر نه هم ک دیگه نمیدونم . ک مطمئنم نمیزاره برم کار کنم بد دله
عزیزم چرا با ی اومی که چشمش به دست باباشه عروسی کردی چرا قبول کردی از اول برات اون انباری خونت باشه
به نظرم ببخشید بچه های تو بزرگ بشن ممنونت نیست که با این شرایط بزرگ بشم بچه ها بهشون بده بگو تا حداقل ی خونه با امکانات حداقلی برام نگرفتین نمیام چرا شوهرت کاری نیست معذرت میخوام تو این دوره حتی کارتون خوابها هم ۴۰یا ۵۰میلیون دارن چرا خودت کار پیدا نمیکنی تو محکوم به سوختن وساختن نیستی
ب همه اینا فک کردم ک اینقدر داغونم اینقدر از حرف ناحق خانواده شوهرم ناراحتم البته این بار اولشون نبود .یه بار ک بچم مریض بود اسهال داشت میگفتن موز براش خوبه من دوتا موز قرضی براش گرفتم ک بخوره
تا چند سال میگفتن این همش از مغازه ها قرض میکنه موز بخره خودشو تقویت کنه . ای خدا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز