خدایا خودت جوابشون بده

بعدش اینقدر بچه هام مریض میشدم تو اون هم خونه فقط یه بخاری کوچولو مینی داشتیم ک من همیشه میگفتم این  بخاری فقط خودشو گرم می‌کنه

خلاصه اینقدر میگفتم ک یعنی تلاش کنه یه خونه بهتر بگیره برامون بخاطر خودم نه فقط بخاطر بچهه هام ک بهیار دخترم بردیم واسه جهاز برون یکی از فامیلا .رفت تو دستشوییشون ک اونجا هم کمد داشت ب قول دخترم .. هی میگفت مامان چقدر خونشون خوشگله و کاش منم اتاق داشتم برای خودم و حتی دستشوییشون کمد داره و... 

شوهرمم کاری نبود. . اصلا پول پیش نداشتیم کل پول پیش 1500تومن بود ک اون زمان پدر شوهرم داد ب صاحب خونه و ماهی پنجاه  هزار تومن کرایه

حتی خود صاحب خونه روش نبود بیشترش کنه چون هیچی نداشت خونش .

بعد شوهرم یعنی می‌خاست بهترش کنه اومد تو یه روستا ک حتی مدرسه بچه ها مختلط هست یه خونه اجاره کرد ک در اصل یه مغازه هست و میزان تبدیلش کنن ب خونهون کسب چکاری نداشتن تو روستا .و از طرفی صاحب خونه دوست پدر شوهرم هم بود و  فقطط یه پول پیش جزیی دادیم و هنوز گاز و برق و آب ندارم .

بعد چندین بار هم زمانی ک پیش پدر شوهرم اینا بودیم بهش گفتم فقط دوتا قالی دارم اون تیکه اضافه ک مثلاً آشپز خونه بود. همیشه خالی بود و تهش سیمان سرد تو زمستون بچهام میرفتن اونجا پاک میذاشتن هی بیشتر مریض میشدن

یه بار بهش گفتم برامون یه موکت بخرین محل نداد 

چندین بار گفتم این خونه خیلی سرده بچهام همش مریضن تو رو خدا یه خونه  بهتر برام اجاره کنید  شوهرم کاری نیست بخاطر این بچهه ا ک میگین خیلی دوستشون دارین . اصلا محل ندادن 

گفتن تو هوایی شدی . ایراد بیجا میگیری خیلی هم خوبه. 

دیدم زیاد کسی نبود ادامه ندادم .

ادامش این که از یه نفر شنیدم ک گفت خواهر شوهرت نشسته پیش مردم ک بهش گفتن چرا داشت اومده این خونه بدون امکانات گرفته زن و بچه گناه دارن ... گفت .عروسمون خونه بابام خراب کرد .داداشم و از پیش بابام اینا دور کرد .در حالی ک من اصلا راضی نبودم ب این ک بیام. تو روستای ب این سردی هر چی بهش میگفتم محل نمیداد میگفت میخای بیای بیا نمیای برو خونه بابات .وقتی شنیدم بدنم لرز کرد و فهمیدم ک هیچ وقت هیچ چیزو ب گردن نمیگیرند فقط میخان بگن ما خوبیم عروسمون یا مردم خوب نیستن .

کاش حداقل یکم درکم میکردن.. یکم  معنی این سکوت هام میفهمیدن .همیشه پیش مردم بد منو میگن ک خودشون تبرئه کنن ..من هیچ انتظاری ازشون ندارم ک برام زندگی جور کنم فقط پشت سرم دروغ نگن

این دفعه دیگه خیلی ناراحت شدم و گفتم خدایا خودت جوابشون بده 

اینجا روستای خیلی کوچیکی هست هر کلمه ای ک حرف بزنی هم یه کلاغ چهل کلاغش میکنن هم سریع می‌رسونم ب دست طرف ی جورایی همه خبر نگارن

من هر وقت یکی ازم می پرسه همش از خوبی خانواده شوهرم میگم ک حرفی پشت سرم نباشه اما ناراحتم از اینکه اونا بد منو گفتن .. حتی راست هم نبوده .. خدایا یعنی دروغ گویی پشت سر یه آدم بیچاره تاوان هم داره ...؟!

میگه اصلا نمیام تو شهر خونه زیر 100میلیون ماهی 2500دیگه نیست 

آلان امروز با اینکه دوتا شلوار پای دخترم بود می‌خاست بره مدرسه میگفت مامان پاهام خیلی سرده .اونا فک میکنن من راضی بودم ب این سرمایی که الان دارم می‌کشم بچه های معصوم همش مریضن تو دوماه چهار بار چرک خشک کن دادم بهشون اصلا خوب نمیشن جوری ک دکتر گفت اصلا برای روده هاشون خوب نیست اینقدر چرک خشک کن