ما تو یه شهرک توی یه خونه خیلی قدیمی حداقل چهل سال پیش ساخته شده بود سقفش حتی ایزوگام نبود بدون هیچ امکاناتی زندگی میکردیم . یعنی حدود هشت سال اونجا بودیم فقط یه اتاق بود یه حموم و دستشویی توی حیاط ک دستشویی هم سقف نداشت و آبگرم نداشت و کلا حموم خیلی بزرگ ک اصلا گرم نمیشد خلاصه خیلی اذیت شدم
ن کابینت نه جایی کلا یه سالن 30متری بود
ک با کلی اصرار و جر وبحث یه لوله کشی کردن داخل خونه یه سینک کهنه همینجوری چنتا آجر چیه جاسیخی گذاشتیم زیرش ک نیوفته آینقدر بالا بود ک همیشه با کمر درد شدید ظرف میشستم
همه فامیل و همسایه ها میگفتن حیف این دختر ک تو این جا داره زندگی میکنه.
منم دیگه خسته شده بودم هر دوسه روز یه بار میگفتم دیگه یه خونه بگیر خسته شدم