2777
2789
عنوان

خدایا خودت جوابشون بده

41 بازدید | 5 پست

ما تو یه شهرک توی یه خونه خیلی قدیمی حداقل چهل سال پیش ساخته شده بود سقفش حتی ایزوگام نبود  بدون هیچ امکاناتی زندگی میکردیم . یعنی حدود هشت سال اونجا بودیم فقط یه اتاق بود یه حموم و دستشویی  توی حیاط ک دستشویی هم سقف نداشت و آبگرم نداشت و کلا حموم خیلی بزرگ ک اصلا گرم نمیشد خلاصه خیلی اذیت شدم 

ن کابینت نه جایی کلا یه سالن 30متری بود 

ک با کلی اصرار و جر وبحث یه لوله کشی کردن داخل خونه یه سینک کهنه همینجوری چنتا آجر  چیه جاسیخی گذاشتیم زیرش ک نیوفته  آینقدر بالا بود ک همیشه با کمر درد شدید ظرف میشستم 

همه فامیل و همسایه ها  میگفتن حیف این دختر ک تو این جا داره زندگی میکنه. 

منم دیگه خسته شده بودم هر دوسه روز یه بار میگفتم دیگه  یه خونه بگیر خسته شدم 

بعدش اینقدر بچه هام مریض میشدم تو اون هم خونه فقط یه بخاری کوچولو مینی داشتیم ک من همیشه میگفتم این  بخاری فقط خودشو گرم می‌کنه

خلاصه اینقدر میگفتم ک یعنی تلاش کنه یه خونه بهتر بگیره برامون بخاطر خودم نه فقط بخاطر بچهه هام ک بهیار دخترم بردیم واسه جهاز برون یکی از فامیلا .رفت تو دستشوییشون ک اونجا هم کمد داشت ب قول دخترم .. هی میگفت مامان چقدر خونشون خوشگله و کاش منم اتاق داشتم برای خودم و حتی دستشوییشون کمد داره و... 

شوهرمم کاری نبود. . اصلا پول پیش نداشتیم کل پول پیش 1500تومن بود ک اون زمان پدر شوهرم داد ب صاحب خونه و ماهی پنجاه  هزار تومن کرایه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بعدش اینقدر بچه هام مریض میشدم تو اون هم خونه فقط یه بخاری کوچولو مینی داشتیم ک من همیشه میگفتم این ...

حتی خود صاحب خونه روش نبود بیشترش کنه چون هیچی نداشت خونش .

بعد شوهرم یعنی می‌خاست بهترش کنه اومد تو یه روستا ک حتی مدرسه بچه ها مختلط هست یه خونه اجاره کرد ک در اصل یه مغازه هست و میزان تبدیلش کنن ب خونهون کسب چکاری نداشتن تو روستا .و از طرفی صاحب خونه دوست پدر شوهرم هم بود و  فقطط یه پول پیش جزیی دادیم و هنوز گاز و برق و آب ندارم .


حتی خود صاحب خونه روش نبود بیشترش کنه چون هیچی نداشت خونش .بعد شوهرم یعنی می‌خاست بهترش کنه اومد تو ...

بعد چندین بار هم زمانی ک پیش پدر شوهرم اینا بودیم بهش گفتم فقط دوتا قالی دارم اون تیکه اضافه ک مثلاً آشپز خونه بود. همیشه خالی بود و تهش سیمان سرد تو زمستون بچهام میرفتن اونجا پاک میذاشتن هی بیشتر مریض میشدن

یه بار بهش گفتم برامون یه موکت بخرین محل نداد 

چندین بار گفتم این خونه خیلی سرده بچهام همش مریضن تو رو خدا یه خونه  بهتر برام اجاره کنید  شوهرم کاری نیست بخاطر این بچهه ا ک میگین خیلی دوستشون دارین . اصلا محل ندادن 

گفتن تو هوایی شدی . ایراد بیجا میگیری خیلی هم خوبه. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز