سلام ،
کیا بچه شونو دادن شوهرشونو و بچه ها تو یه شهر دیگه زندگی می کنن؟
یه پسر ۸ ساله دارم ، یه دختر ۳/۵ ،
از شوهرسابقم یک سال و نیمه جدا شدم ،
و به هر بهانه ای توی این یه سال و نیم داره برا من دردسر درست می کنه و منو می کشونه دادگاه ،
چندوقت پیش اومد منو کلی زد ، بعد که رفتم شکایت کردم ، اونم رفت خودزنی کرد و رفت پزشک قانونی و اونم از من شاکی شد ، طوری که پرونده بازپرسی و بازپرس هم گفت باید یا ضامن بیاری یا بازداشتت کنیم تا تعیین تکلیف پرونده ...
اصلا کاری با بچه ها نداره ، حربه اش اینه بچه ها رو از من بگیره که من برگردم ، چون می دونه چقد بهشون وابسته ام،
یک سال و نیمه یکسره تو دادگاهم و هر روز یه داستانی درست می کنه ، به شدت آدم نامرد و بی شرافتیه ،
طوری که همه میگن بچه ها مث بمبن تو دست تو ، خدای نکرده کوچکترین بلایی پیش تو به سرشون بیاد این تا چوبه دار می بردت ، خیلی گرفتار شدم ، بچه ها رو بهشم بدم ۱۵۰۰ کیلومتر اونطرفتر پیش خانواده اش می برشون ،
زندگی و به من و این بچه زهر کرده ، هر روزمون شده استرس و عذاب ، پدر و مادرمم فوت شدن ، خواهر برادرمم از وقتی طلاق گرفتم پشت اونو گرفتن به همکاری این اذیتم می کنن ، خیلی تحت فشارم ، نمی دونم چیکار کنم ، با اینکه مهریه مو بخشیدم و حضانت بچه ها رو گرفتم اما یه روز خوش برامون نزاشته ... داره هر سه تامونو نابود می کنه ... دیگه همه میگن بچه ها رو بهش بده بره همینجور پیش بره یا روانی می شی یا سکته می کنی اونوقت با خیال راحت میاد می برشون ،
هر چیم به قانون پناه می برم همه پشت اونو می گیرن و می گن پدرعه، میگن پدره خب براشون پدری کنه ، کاری بکنه آب تو دل این بچه ها تکون نخوره نه فقط باعث اضطرابشون بشه ، دارم روانی می شم ، از یه طرف به بچه هام خیلی وابسته ام ، از یه طرف داره دیوونه ام می کنه ...