اتفاقامن یه خواستگارداشتم وضعش یه جوری بود کل یه شهرومی تونست داشته باشه هرکشوری ام بگی سه سوته اقامت می تونست بگیره بیشتراز۱۰کشورام اقامتشو داشت خونش زعفرانیه بود گفتم خدایادرحق کدوم بندت خوبی کردم که این داره می شه قسمتم پسره تیپش دخترکش بود یعنی نزدیک نامزدی بود این حرف وزد بهم منم ردش کردم خودمم کلی مریض شدم آخه برنامه ریزی کرده بودم به خانوادمم گفتم به خاطره شغلش نشد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز