خواهرم غش کرده بود رو صندلی هنوز فوت باورش نشده بود بچش هق هق گریه
عروسای اون مرحوم سرخاک جیییغ یکیشون بالا اورد
روحیمو باختم قبل ازینم همیشه دعا میکردم خدا منو زودتر از عزیزام ببره
ب بززگترا کاری ندارم ولی دیدن بچه های کوچیک سرخاک ک گریه میکردن روحمو نابود کرد اخه چرا اوردنشون اونجا💔💔💔
مرحوم پدر دامادمون بود