اصلا دلم نمیخواد باهاشون رفت و آمد کنم بخاطر شوهرم حفظ ظاهر میکنم
اونا انتظار دارن من تو دست و پاشون باشم برم خونشون بپزم بخورن بشورم همیشه اونجا پلاس باشم اما من نمیتونم
حتی خونه خودم مهمونی نمیدم بهشون هیییچوقت.سالی دوبار غذا میبرم خونه پدرشوهرم همه رو میگم بیان اونجا اونا از من خوششون نمیاد بخاطر اینکارا منم همینطور