خانواده ی شوهر منم از دختر متنفرن یه جوری که اگه بفهمن زن همسایه بارداره میگن خدا کنه بچه اش پسر باشه
حالا من سر دخترم که باردار بودم مادر شوهرم چنان باذوق وطعنه نیش میرقصید. میخوند الحمدالله خداروشکر که دختره و قهقهه میزد. انگاری که خدا میخواست چیز ننگی بهم بده
خداروشکر سیز ده سال از اون موقع میگذره
خدا دختری بهم داده معرکه فرشته
تو همه چیز نمونه است
گل سر سبد کل طایفه خودم و شوهرمه
انشاءالله یه روزی به چنان عظمت و مقام و پیشرفت میرسه
که کل فامیل شوهر از حسادت دق کنن