تو خیابان هیچ کسیم نبود ی دفعه ی مرده تا منا از دور دید دارم میام وایستاد کنار کوچه تا از جلوش رد شدم افتاد دنبالم میگفت خانم با تواما،اوی خانم گفتم آقا مزاحم نشو افتاد دنبالم هز چقدر تندمیرفتم اونم تند میومد هیچ کسم نبود تا ی دختر خانمی از خونشون اومد بیرون گفتم میشه ی کم مونده تا خونه بیاید با هام این آقا ولم نمیکنه اونم نیومد به مصیبت دوییدم تو خونمون
حالا میگم کار بیخودی کردم به اون دختره گفتم ؟،؟ترسیدم تو خیابون خلوت مرده بلایی سرم بیاره