ما چند وقت پیش شیراز یه آپارتمان خریدیم ،باهزارتا بدبختی وام و فروش طلا تا خریدیمش کلیم بابت خونه و وسایلش قسط دادیم ،خودمونم ماهی یکبار میریم کلا ،دیگه م گفتیم اگه کسی از خانواده کارضروری داشت و رفت بیاد کلید ببره همه چیم خوب بود تا اینکه خواهر شوهر ویلان والدوله ما باخبر شد این خانم شوهرش فوت کرده از روزی که اون بنده خدا رفت این انگار از زندون آزاد شده همه جا ویلانه همیشه خدام چس نال میاد ک پول ندارم ،حالا دماغ عمل کرده مژه کاشته لیپو کرده جایی رو سالم نذاشته پولو من بدبخت ندارم ک از صب تا بوق سگ دارم بدو بدو میکنم بازم دستم خالیه
خوب چی شده؟ رفته تو خونتون مستقر شده ؟
خب
اه فامیل پرتوقع
الآنم جوری رفتار می‌کنه انگار ما ارث اینو برداشتیم خونه خریدیم،منم چون بچه م مشکل داره بخدا اعصاب خودمم ندارم،کلا کی اعصاب داره وقتی بخاطر مریضی بچه ش می‌ره دکتر،بعضی وقتا می‌خوام از بیمارستان ک میام می‌خوام بشینم های های گریه کنم اینو دخترش هستن اصلا نمیتونم ،بعدم کلا عادت دارن تا دم صبح بیدارن قلیون می‌کشن کرکر می‌خندن بچه من باید زود بخوابه اینا نمی‌ذارن،دفعه قبل کدبردیم دکتر شب نخوابیده بود عصبی بود اصلا نذاشت دکتر درست معاینه ش کنه باهاش حرف بزنه ینی اینهمه راه رفته بودیم بیخود بود
بازم چیزی نگفتیم تا الان ک وسیله برده یه مقدار پرونده دخترشم گرفته قراره شیراز تو خونه ما زندگی کنه
وای ....بدبخت شدی که😵😵😵😵 جلوشون وایسا. اگه پاش به‌اونجا برسه دیگه نمیتونی بیرونش کنی 😢😢😢ساده نباش. ما هم دوتا خونه داریم ولی اصلا کلید اون رو به هیچ کسی نمی‌دم.
بهش بگید میخایم بدیم مستاجر تا از سرتون باز شه
دیگه طاقت نیاوردم رفتیم اونجا دیدیم بله درسته خانم قراره زندگی کنه،ب شوهرم فهموندم گفتم بیا جلوش بگیم ما قراره تابستون بیایم اینجا زندگی کنیم باورتون نمیشه چنان تغییر رنگ داد ک انگار ما قراره مزاحم این بشیم،ینی جوری عصبی شد ک میشد صدای نفساشو شنید چندبار لبشو گاز گرفت بعدم ب شوهرم گفت تو الان وظیفه ته به مامان بابا برسی نه اینکه بیای شهر دور پی خوشگذرونیت
کلا خونه رو بفروش ی جای دیگه بخر. ملت ده تا خونه دارن نمیگن شما چرا میگید . یا مستقیم مشکل بچتو بگو فوقش میخواد قطع ارتباط کنه چ بهتر
حالا سه تای دیگم پسر دارن،منم گفتم من بچه م نیاز داره ب کار درمانی یجای خوب ما میایم ،جالبش اینجاست پدر شوهرم و مادرشوعرم هیچ حرفی ندارن و میدونن ما مشکل داریم اصلا طرف ما نمیان
الان باید برم کلاس راهکاری چیزی دارید بهم بگید ،بخدا خودمون هزارتا مشکل داریم
شوهرت بی زبونه خودت ک زبون داری
این سری که رفتن قفل در عوض کن دیگه م بهش نده.اگرم خواست واقعیت بگو و تمام
چیشد بلخره رفت یا ن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز