از بس شوهرم دخالت میکنه توی بچه داری خسته میشم
مردا یا از اینور بوم افتادن یا اونور
مثلا بچه رو قبل ناهار غذا دادم که خودم سر سفره بتونم یه لقمه با آرامش غذا بخورم
باز بچه رو میاره سر سفره
میگم سیره غذا خورده
شروع میکنه غذا بده بهش تا یه لقمه کوچیک میخوره میده به من که ببین میخوره بیا بهش غذا بده بازم میخواد
و بچه دیگه نمیخوره و من عصبی میشم از کاراش
همش سر سفره برنامه همینه
نه خودش میخوره نه میذاره من بخورم
از بس هی بچه رو بغل میکنه و به زور بهش غذا میده و...