تازگی ها احساس درماندگی میکنم خیلی دست تنهام مسئولیت بچه هام خیلی سنگین شده همه ی وقتم داره برای بچه هام میره بقیه ش هم به کارهای خونه.
همه ش سر کاره و داره میدوئه وقتی هم بهش میگم همراه نیستی میگه من میام میشینم تو خونه از آسمون برامون برسه.یعنی واقعا همه برای داشتن یه زندگی معمولی این همه جون میکنن؟.من که باهاش سرسنگین شدم به خدا اصلا هم دوست ندارم دیگه باهاش صمیمی باشم وضع مالیمون خوبه خداروشکر ولی تو زندگیم احساس خلاء میکنم😢😢
دیگه زندگی‌همینه
شوهرت باید بدوعه تا شما تو اسایش باشی
بیشتر دنبال بهانه هستی خود شماو گرنه دیگع زندگی زن خانه دار همینه بجه و کار خونه
زندگی خیلی سخت شده اکثر زندگی ها همینه
زندگی مام همینه اگم سرکار نرن چکارکنیم مجبورن کار کنن
زندگی سخت شده
همه چی گرونه
یه مرد از صبح تا شب سرکاره تا بتونه ی زندگی معمولی رو فراهم کنه ، حقوق هیشکی کفاف زندگی رو نمیده
شوهر منم همینه 12 ساعت سرکاره
خب بیرون کار میکنه میاد خستس،تاحدی حق داره شوهرمنم همین
ولی بگو روزای تعطبل کمکت کنه
عزیزم من همین شرایط شما رو دارم با این تفاوت که خودمم سر کارم
ما خودمونیم همین مدلی هستیم که خوشمون نمیاد بهمون غر بزنن یادت بیاد وقتی مجرد بودی از مدرسه یا دانشگاه باکلی خستگی برمیگشتی و مامان شروع میکرد غر زدن که تو اصلا کمک نمیکنی و.... چقدر اذیت کنندس؟؟
خب بهتره اولکه همسرت میاد یه فضای ارومی تو خونه باشه خیلی سخته ولی میتونی کمکی بگیری حجم کارات کمتر بشه بعد با همسرت اروم صحبت کنی نه مستقیم بری سراغ غرغر کردن خب معلومه اونم بد جوابتو میده
روز های سختیه
برای همون سخت میگذره
همدیگه رو درک کنیم
مردا حرفی نیستن رفتاری عمل کن
بزارش تو عمل
بشین بنویس کارایی که دوست داری انجام بده و براش برنامه بریز که چجوری میتونی با عملت مجبورش کنی انجام بده
البته زمان میبره تا درست بشه شاید اولش انجام نده بعد غر بزنه بعد عصبانی شه ولی ادامه بده درست میشه
قلق شوهرتم چاشنیش کن
عزیزم خب داره میدوعه که وضع مالیتون خوبه مثل شوهر من وقت و بی وقت بشینه خونه مثل من هشتت گرو نهت باشه خوبه؟
