لامصب توی خواب اینقد پشتش بود دختره رو آورده بود خونمون میگفتم این کیه میگفت هیچکسو هیجا رو نداره بره اینقد توی خواب دعوا افتادیم دختره هم خوشکل بود
😪از خاب پاشدم اعصابم خرد شد بدم اومد ازش اخه چندبارم مبگه دوس دارم زن بگیرم الانم اومد دعوا افتادم باهاش مرتیکه رو نتونستم خودمو کنترل کنم اینقد خندید گقت حتما خوشکل بوده پس اینقد حسودیت شده 🤣😂