گفت پول ندارم ولی برای تولد بچه خواهرش طلا خرید

روز دختر با روز تولد بچه خواهرش دو هفته فاصله اش بود روز دختر چیزی نخرید منظورم این نیست حتما کادوی خاصی باشه ی شاخه گل هم قبول بود ، رفت مسافرت سوغاتی نیورد و حتی حس میکنم کادوهایی که خریده برام تا حالا همش به زور بوده ن از روی علاقه . روز دختر به روش اوردم تو هیچ وقت برام چیزی نمیگیری حتی ی شاخه گل بهم گفت پول نداشتم اون زمان ولی دو هفته بعدش تولد بچه خواهرش بود براش پلاک طلا خرید منم چون پیج خواهرشو فالو دارم متوجه شدم به روش اوردم گفت اینو مامانم خریده گفتم پس چرا از تو تشکر کرده گفت اخه مامانم بهش گفته باهم خریدیم و...کلی چرت و پرت بهونه اورد حالا من باهاش همکارم مجبورم هرروز باهاش درارتباط باشم چیکار کنم بفهمه باهاش سردم و ترس از دست دادنمو بگیره( همیشه همین بوده ترس اینو داشته ولش کنم بخاطر همین مراقب رفتاراش بود این مدت خیلی از خودش مطمئن شده دیگه داره میره رو مخ)