خونه عموم نشسته بودیم داشتیم میوه می خوردیم
خانواده ما و خانواده عمه ام اینا عجله داشتن زود پاشن برن و می خواستن با ما برن
منم داشتم میوه میخوردم ، چون دیر رسیده بودم ، میوه نخورده بودم
بعد یهو شوهرعمه ام که عجله داشتن برن و خودشون ماشین دارن و آورده بودن البته
برگشت بهم گفت
پاشو بقیه اش بردار تو راه می خوری !🫤منم بهم بر خورد!
یعنی چی اخه
محتاج یه دونه میوه نیستم که ، چون اومدم خونه عموم دوسدارم یه دونه میوه بخورم ناراحت نشه!
منم در جواب کاملا اروم و محترمانه گفتم : تو یه خونه قرار نیست بریم که ، شما اگه عجله دارید برید ، ماهم میایم.
حس کردم ناراحت شد ! بنظرتون اون بدحرف زد یا من