خواهشن سرزنش نکنید من ۳۷ سالمه جدا شدم.یه دختر دادم که ۱۸ سالشه و دیکه انشالله کنکور میده و دانشکاه میره دنبال زندگیش .نه اینکه بیخیالش بشم ولی خب بهم اونقدرا احتیاج نداره.حالا اینا بیخیال‌با یه اقایی چت میکنم حدودا ۳ سالیع باهاش اشنام ولی مدام نبوده چت کردنمون اونم جدا شده دلیلش خیانت همسرش بوده به گفته خودش و از حرف زن واخلاقش حسم میگه دروغ نمیگه یه پسر داره که مریضه وداروهایی استفاده میکنه که دائمی و گرونن .این اقا یکم افسرده است نمیدونم ترسیده یا هرچی خیلی کم حرفه ولی من یه حس خوب بهش دارم اونم ۳۷ سالشه همسنیم .ولی زیاد شوقی نداره برای چت کردن خودش میگه کلا گریزان شدم از ادما مخصوصا زن ها. یه بارم بهم گفت برنامه ات واسه اینده چیه حس کردم قصد داشت بیشتر اشنا بشیم ولی من گفتم اینده دخترم فعلا تمرکز کردم راستی شغلش هم سقف کاذب و..
کاش دنبال دخترت باشی. دخترت فقط الان کسی که واقعا پشتشه و واقعا دوسش داره تویی. اگه مطمئن نبودی بهش اعتماد نکن
مطمئنی راس میگه؟
منم همین حسو دارم
از طرز چت یه نفر باید خوشم بیاد و هر کسی به دلم نمیشینه
تاداینکخ فهمیدم این اقا متاهله
خب خودتو سرگرم کن کاری چیزی یا مثلا فیلم ببین گهگاه برو دنبال دخترت از دانشگاه بیارش. باهم برین سینما نمیدونم کلی کار دیگه. چون من دیدیم کسایی رو که البته دو از جون و زندگی شما برا بار دوم شکست خوردن دیگه حالشون هیچوقت خوب نشده نتونستن همون آدم سابق بشن. ولی اگه مطمئن شدی بهش اونوقت بشین تصمیمتو بگیر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز