شاید من میخواستم بزنه به هدف😐🥴با شکوه میشد میرفتم تو اخبار
پس یک نشونه از جانب خداوند در نظر بگیر
که میتونست به راحتی جونتونو بگیره
ولی فرصت زندگی بخشید؛)
ارمنی ها ارمنستانی نیستند 😄 لطفا اگر مخالف نظر من هستید بهم بگید ولی گزارش نزنید برام . هرجا دیدید من تبلیغ مسیحیت کردم حتما گزارش بزنید . لطفا لطفا قبل اینکه با من ستیز کنید به این فکر کنید که ممکنه تفکر شما برای من غلط باشه و دلیلی نداره حتما بپذیرمش . زیر هر پستی که صلاح دیدید تگم کنید خوشحال میشم کمک کنم💘این کاربری سومه ... سوالی راجع به مسیحیت یا انجیل داشتید بپرسید ازم خوشحال میشم به اطلاعاتتون کمک کنم❤ Եղեք սուրբ որդու պաշտպանության մեջ
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ناحله الجسم ینی نحیف ودلشکسته میری♥ جوونی اما مادر پیری،بهونه ی سفر میگیری♥ باکیه العین ینی بارون غصه ها میباره♥ چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره♥ منحده الرکن ینی توان برات نمونده بانو♥ کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو♥ معصبه الراس ینی بستی سری رو ک پردرده♥ رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♥ جوری لگد خوردی ک نمیتونی بلند شی از جات♥ جای غلافه رو با زوهات داری میری کنار بابات♥ هیچکسی ای وای من نگفت تو کوچه ب اون کافر ♥ نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر♥ وای مادرم
میتونست ولی خواست کمی جون به لبم کنه حالا اگه جون دوست بودم صاف میزد تو فرق سرم😐
میخواسته قیمت جانتون رو بهتون یادآوری کنه ، همین ترس کافیه
قدر زندگیتونو بدونید
در ضمن اگر میخورد بهتون لزوما نمیمردید ، ممکن بود دردیو تحمل کنید که از تصورش هم عاجز هستید
سلامت و پایدار باشید🌸
ارمنی ها ارمنستانی نیستند 😄 لطفا اگر مخالف نظر من هستید بهم بگید ولی گزارش نزنید برام . هرجا دیدید من تبلیغ مسیحیت کردم حتما گزارش بزنید . لطفا لطفا قبل اینکه با من ستیز کنید به این فکر کنید که ممکنه تفکر شما برای من غلط باشه و دلیلی نداره حتما بپذیرمش . زیر هر پستی که صلاح دیدید تگم کنید خوشحال میشم کمک کنم💘این کاربری سومه ... سوالی راجع به مسیحیت یا انجیل داشتید بپرسید ازم خوشحال میشم به اطلاعاتتون کمک کنم❤ Եղեք սուրբ որդու պաշտպանության մեջ
جفت کردم🤕 خداییش ترسیدم چون هیچکس هم نیست تو خیابون
هاااا دیدی
ناحله الجسم ینی نحیف ودلشکسته میری♥ جوونی اما مادر پیری،بهونه ی سفر میگیری♥ باکیه العین ینی بارون غصه ها میباره♥ چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره♥ منحده الرکن ینی توان برات نمونده بانو♥ کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو♥ معصبه الراس ینی بستی سری رو ک پردرده♥ رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♥ جوری لگد خوردی ک نمیتونی بلند شی از جات♥ جای غلافه رو با زوهات داری میری کنار بابات♥ هیچکسی ای وای من نگفت تو کوچه ب اون کافر ♥ نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر♥ وای مادرم