سلام من ۳۰ سالمه شوهرم ۳۷
یه نوزاد دارم
این چندماه اخر شوهرم رفت توی نخ خاهرم
خاهرم مطلقه ست و با پسرش زندگی میکنه
چندبار ماشین خاهرم خراب شد و شوهرم برد درست کرد
توی ماشین خاهرم فاکتور ظرفشویی دیده بود که دوس پسر خاهرم براش خریده بوده
این شد جرقه تا شوهرم بره توی نخ خاهرم
وگرنه قبلش بارها سفر رفتیم هیچ چیز خاصی نبود هیچی
خلاصه به اصرار ب خاهرم پول اینا قرض داد
من حس بدی گرفتم ب خاهرم گفتم
خاهرمم کلا رید به شوهرم و کلا رفت امدشو قطع کرد با ما
و من خونه پدرم می بینم خاهرمو
اینم بگم شوهرم خونه پدرمم نمیاد دیگه
من از خاهرم مطمعنم
ولی این نظر و نیت بد شوهرمو چجور فراموش کنم
یا بمونم دخترم از آب و گل دربیاد و جدا بشم ازش
اینم بگم اوضاع مالیش خوبه شوهرم
ولی من پشتوانه مالی ندارم
اما خانوادم پشتم هستن
اما نوزاد دارم و این کارو سخت میکنه
خاهشا نظر بدین