من امشب با شوهرمدعوام شد و بهم توهین کرد
ماجرا ابن بود که توماشین بودیم ریموت درو گم کرده بود
هی عصبانی میگفت کجاست حتی داشت مینداخت گردن من
گفتم تو کیفتو ببین
با لجبازی گفت اونجا نمیذارم.رفت دید همونجا بود.الکی گفت زیرصندلیه.گفتم منو چی فرض کردی.خندید.منم اومدم خونه
اومد بالا
گفتم متاسفم برات.از آدمایی که یه دندن و حرف درست نمیپذیرند حرصم میگیره.بعد ادای حرف زدنش که گفت توکیف نیست درآوردم.و لحن من تقریبا شوخی بود
یهوووو ددااااد زد آره اصلا من اینم.😑من خر و بگو رفتم دنبالش.گفتم میخواستی نیای.من دوست ندارم با خر بیام خونه.اونم گفت چه پررو شده واسه من
ما طبقه پایین مامانم ایناییم.باور کنید شنیدن
با جدیت گفتم چی گفتی نشنیدم؟ گفت کر شدی😑😑😑ما بحث میکردیم ولی هیچ وقت توهین نمیکردیم
منم گفتم شعورتو حفظ کن
همین
دیگه هیچی نگفتم
چند دقیقه پیش بستنی آورد بخورم
اومدم اتاق
دلم میخواد چند روز بخاطر بی ادبی باهاش حرف نزنم🥲🥲🥲🥲