ما نزدیک دوماهه نامزد کردیم ویکسال باهم دوست بودیم ایشون خواهرنداره ویک برادر۶ساله ویک برادربزرگتر ازخودش داره که اونم زن داره بعد زن اون ادم ساکتیه و پرحرف نیست ولی مادرشوهرم ادم پرحرفیه منم متوسطم یعنی اداب معاشرت خیلی خوبی دارم و باهمه اینا وفامیلاشون بالبخند ومهربونی تابحال معاشرت داشتم وخب طبیعی که اولشه وخجالت میکشم اما نامزدم دوست داره من سریع باهمه فامیلا یعنی خالهو و داییو خاله مادرشو اینا ارتباط بگیرم و صمیمی باشم باهمشون وزنگ زده به خواهرم که اره بهش نگو من ایناروبهت گفتم ولی بهش یاد بده که ساکت نباشه بااینا صمیمی شه بگه بخنده وفلان ولی من عقیدم اینه که بافامیل خانواده همسر یه حدومرزی داشته باشم که احتراما حفظ شه اخرین بارخونه مادربزرگش بودیم که من تنهانشسته بودم و خالهاشو و فامیلاش درحال پذیرایی بودن چون چهل پدربزرگش بود رفت چسبید بهشون که چرااین تنهانشسته ببرینش به کاربگیرینش باهاش حرف بزنینینو فلان بنظرتون الان اونا فکرنمیکنن من بهش اینارویادادم؟یااینکه این خیلی روبرادرکوچیکش حساسه به خواهرم گفته بهش بگو میاد خونمون یکم بااون ارتباط بگیره بازی کنه بامادرم بیشتر حرف بزنه انگار چون خواهرنداره میخواد من بشم دختر مادرش بنظرتون حق باکیه؟ومن باید چیکارکنم