چقد بده با وجود کاکایی که میخورم هیچ‌جارو ندارم برم

بچها شماام پدرمادرتون سردن نسبت بهتون من از خواهر برادرام خیلی بیشتر بهشون احترام می‌زارم همیشه جویای حالشونم ولی چند بار شوهرم منو زد در حد مرگ زنگ زدم بابام مامانم اومدن هرچقدر تمنا کردم منو با خودتون ببرین من بمونم اینجا منو می‌کشه نبردن همین الآنم با شوهرم دعوام شد گفت میرم بیرون منم آماده شدم گفتم منو بچه ام بیایم میشینیم تو ماشین یکم هوامون عوض شه گفت مگه جا کیلیدی ای که هرجا رفتم ببرمت ت...خم حروم پیش مامانش داد میزد می‌گفت نمیخامت برو خونه بابات می‌گفت اگه بخاطر بچه نبود یه دقیقه نگهش نمی‌داشتم چون مادرشونرم اینجا بود هرچی می‌گفت من مثلا که مهم نیس رفتار میکردم گفتم پس شام بزارم داشتم پیاز خورد میکردم اومد منو انداخت زمین انقد کتکم زد می‌گفت گمشو از خونم بیرون بخدا از زدنش ناراحت نشدم از حرفاش ناراحت نشدم چون دوسشدارم ولی چون هیچکسو نداشتم زنگ بزنم بیاد یکم پیشم بخدا که دلم گرفت چقد بده تروخدااااا هوای بچه هاتونو داشته باشید