تازه منو تهدیدم کرد وقتی فهمید اون آقا بهم پیشنهاد داده قبلنا
فرداش تو آشپزخونه بودم یهو گفت از فلانی چخبر
اون آقا متاهله و از فامیله
گفتم چ میدونم باز پرسید بعد علنی گفت میرم ب زنش میگم الان میرم در خونشون 😭منم محبور شدم بزنم ب پررویی گفتم برو همین الان برو اونم زنگ میزنه ۱۱۰ تازه با داداشهاش کتکتم میزنن
این میخاست منو بترسونه ازم اخاذی کنه اخه من ارث دارم چندبار گیر داد بیا خونتو بفروش بریم شهرما گفتم ن باز گفت بیا پشت سفته هام امضا کن گفتمن هی گفت زنهای مردم همکار واس شوهرشون میکنن باز گیر داد وام بردار بده بمن ۶سال قبل میگفت ۳۰۰بردار بده بهم گفتم ن
آخرم قهر کرد رفت