من هیچ وقت یادم نمیره خدا از پرستارای اون شیفت نگذره
درد داشتم رفتم برای زایمان طبیعی نمی تونستم دولا بشم کفشامو دربیارم گفتم بگین مامانم بیاد تو گفتن نمیشه گفتم پس اگه میشه کمکم کنید گفتن خودت باید کاراتو انجام بدی... وسط دردام هم که باید از روی تخت میومدم پایین برم روی تخت مخصوص زایمان دست یکی از پرستارا رو گرفتم که کمکم کنه بلند بشم دستشو کشید خب من تنهایی با اون همه درد نمی تونستم بلند بشم بعدش که دکتر خودم اومد بالای سرم جلوی دکتر رفتارشون 180 درجه عوض شد هیچ وقت حلالشون نمی کنم
بیمارستانم هم خصوصی بود توی تهران