2777
2789

اینستا اشنا شدیم 

پنج ماه بعد تو شهرما همو دیدیم 

یماه بعدم اومد خاسگاری 

هردو هم زمان از هم خوشمون اومده بود

برایِ اصیل بودن کافی ست که دروغ نگویی، آغازِ اصالتِ خوب همین است که نخواهی چیزی باشی که نیستی.

اشناییمون مجازی بود اولین بار ک همو دیدیم کافه رفتیم و عاشخ شدیم اول اون خوشش اومد عکسم پروف بود😁

ماهی ها گریه شان دیده نمی‌شود . . . ! گرگها خوابیدنشان ، عقابها سقوطشان و انسان ها درونشان . . .👌🏻

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اولین بار تو کافه

گمونم همسرم عاشق شد ولی حسی که من داشتم این بود که دلم گیر کرد پیش نجابت چشماش

من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄
اینستا اشنا شدیم پنج ماه بعد تو شهرما همو دیدیم یماه بعدم اومد خاسگاری هردو هم زمان از هم خوشمون اوم ...

یعنی تو کامنتایی که زیر پستا میزارن مثلا همو ریپ میزنن و دوست میشن؟؟

یه مادر داری که نفس میکشه؟؟ خوشبختی و خودت بی خبری حسودیم میشه🥲 به همههههه ی اونایی که مامان دارن و تو بغلش🫂 اروم میشن..🥲. مادر ای زیبا ترین شعر خدا..... روحت شاد😔

همسرم منو اولین بار دید و رسما عاشقم شد با یه نگاه

چند باری رفته بودم محل کار داییم ،همسرم مدیر اجراییش بود

ولی من ندیدمش

بعد از داییم خواست که به من معرفی بشه

دیگه چند وقتی باهم در ارتباط بودیم و بعد نامزد کردیم

اوایل دوسش داشتم ولی به مرور هی بیشترو بیشتر شد

الان دیوونشم یعنی

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792