3 4 سال پیش مادرشوهرم کلیدو یواشکی برداشته بود
نمیدونست ما خونه ایم .شوهرم مریض بود
با شوهرم خواب بودیم یهو دیدیم یکی پشت دره
چون من همیشه عادت دارم درو از پشت قفل میکنم
دیدیم هی دستگیره درو میکشه...انقد ترسیده بودم ک صدا شوهرم زدم گفتم ببین کیه ..هرچی شوهرم گفت کیه هیچی نگفت دیدیم فرار کرد شوهرم درو باز کرد پشتش دوید دید مادرشوهرم وسط کوچه داره میدوه🤦♀️
شوهرم خاست بره وسط کوچه آبروشو ببره من نذاشتم گفتم ولش کن بیا تو بلاخره فهمیدیم کیه ..نمیدونید چقد حالم بد شد دست و پاهام داشت میلرزید فکردم دزده😏😏
بعد اینا ب کنار .ازونروز همش خواب این صحنه رو میبینم
همش خواب مبیینم یکی کلید انداخته تو خونه با حال خیلی بد از خواب بیدار میشم چیکارکنم
چ دکتری باید برم قلبم میاد تو دهنم از استرس