من وخواهر شوهرم تو یه آپارتمان زندگی میکنیم.. مادر شوهرم یه روز که رفتم خونشون جلوی من برداشت به پسرم گفت مادر سگ پدر سگ من هیچی نگفتم ولی دیگه نرفتم اونجا. پدرشوهرمم که یه بار دیوار خونمون نم برداشته بود اومد بهم گفت شوهرت نیست نمیتونی به من بگی بیام. تو حیوانی باید علف بزارن جلوت بخوری منم خیلی بهم برخورد بهش گفتم حیوان تویی..الان دوماه که قطع ارتباط کردم باهاشون دیروز مادرشوهرم سرزده اومد خونه سلام کرد منم به زور جواب سلامشو دادم به نظر شما باید با این خانواده چطور برخورد کنم چند وقت دیگه وقت عمل پسرم هست حتی نمیخوام برای عیادتش بیان خونم وقتی انقد بهم بی احترامی کردن ... چطور به همسرم بگم که نمیخوام بیان عیادت یا بگم اگه اومدن از مندتوقع پذیرایی واحوال پرسی نداشته باش....الانم خیلی ناراحتم که چرا باوجود این که بهم بی احترامی وتوهین کردن چرا باز میاد خونه من به نظرتون به شوهرم چطور بگم که ناراحتم ازین وضع که منو درک کنه
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!