مامانم چشماشو عمل کرده شوهر م نمیزارم برم پیشش😭😭

14maria

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/12

تعداد پست: 326

مامانم اینا شهرستانن

شوهرم با بابام لجه

خودشم الان اردوعه

گفته تا من نیام توعم نباید بری

دلم کلا اونجاست چکار کنم😭

امروز

11:28

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

مرواریدبنفش۲

عضویت: 1400/11/14

تعداد پست: 5646

خدا نگذره از این مردا .درکت میکنم از ته قلبیببم

🎈🎈خدای مهربونم شکرت.🥰

1403/09/04

11:29

3 نفر لایک کرده اند ...

14maria

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/12

تعداد پست: 326

خدا نگذره از این مردا .درکت میکنم از ته قلبیببم

😭

1403/09/04

11:29

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان امیر علی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.

aros091

عضویت: 1403/06/30

تعداد پست: 827

خدا از همچنین مردایی نگذره

مادر منم هفته دیگه یه چشمش و یک ماه بعد چشم دیگش عمل داره من چون پسرم مدرسه میره و نمیتونم برم پیشش بمونم از بیمارستان مرخص شد ماد خونه من

1403/09/04

11:31

0 نفر لایک کرده اند ...

14maria

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/12

تعداد پست: 326

خدا از همچنین مردایی نگذرهمادر منم هفته دیگه یه چشمش و یک ماه بعد چشم دیگش عمل داره من چون پسرم مدرس ...

خونه مون هم نمیزاره بیان

سر اینکه تو دوران بارداری بابام یه چک زد بهم

1403/09/04

11:32

0 نفر لایک کرده اند ...

aros091

عضویت: 1403/06/30

تعداد پست: 827

خونه مون هم نمیزاره بیانسر اینکه تو دوران بارداری بابام یه چک زد بهم

خدا ازش نگذره

1403/09/04

11:33

0 نفر لایک کرده اند ...

ماهک۴۰۳

عضویت: 1403/06/20

تعداد پست: 1474

😭

در زمان پیامبر تاجر ها وقتی میرفتن شهردیگه کالایی بیارن خیلی طول میکشه یک زن مسلمان براش خبر میارن پدرت بیماره برم دیدنش من اجازه ندارم از شوهرم پیامبر میگه نرو دوباره خبر میارن درحال احتضاره دوباره سوال میکنه پیامبر میگه اجازه نداری بری دوباره خبر میارن پدرت فوت شد پیامبر میگه شوهرت اجازه نداده نمیتونی بری چهلم پدرش میشه همسرش برمیگرده بهش میگه اینجوری شد به پیامبر میگن پیامبر میگه بخاطر این تبعیت تو از شوهرت پدرت از جهنم بخشیده شد

زنگ بزن احوالش رو بپرس بگو بابا صبر میونم بیاد باهم بیایم

1403/09/04

11:34

0 نفر لایک کرده اند ...