اسی نمیزاری برم
کنجکاو شدم ببینمت
قیدشوبزن
اسکرین هاتون رو خوندم...
دوست من شما همسرش نیستی که هر وقت خواست باهات رابطه داشته باشه این مورد اول که سعی کن رابطه س... رو باهاش قطع کنی.
مورد دوم همش نقطه ضعف نشون نده و مداوم نگو من باکره نیستم و میترسم خانوادم بفهمن اینطوری اگر بخوای ازش جدا هم بشی شاید بعدها تهدیدات کنه یا به خانوادت بگه
مورد سوم اصلا از ترفند خواستگار داشتن استفاده نکن همه دخترها همین حرفها رو به پسرها میزنند اینطوری بیشتر ازت دور میشه
مورد آخر با پیام و چت و ... باهاش صحبت نکن یه جلسه حضوری جدی باهاش صحبت کن بهش بگو رابطه دیگه نمیتونم حال روحیم خوب نیست بعدم بهش فرصت بده یک بازه زمانی مشخص برای خواستگاری بهشم بگو اگر نیاد دیگه نمیتونی باهاش ادامه بدی... حتی بهش بگو به مامانش بگه یه زنگ بزنه به مامانت و یه مقداری قضیه رسمی بشه در این حد هم خوبه
ببین عزیزم من از اول نشستم تمام نظراتو خوندم
به سرزنش ها‌توجهی نکن شما اون لحظه از روی احساساتت تصمیم گرفتی و الانم چیزیه که شده با تحقیر خودتم درست نمیشه
البته شایدم ارتجاعی هستی میتونی ی روز خودتم‌بری معاینه کنت دکتر زنان
بعد اینکه این اقا پسر همونطور که خلیا بهت گفتن
نمیخوام نا امیدت کنماا اما اصلا حس خوبی دریافت نمیشه فقد‌حس سواستفاده میده
برای‌خودت سئوال نیست چرا تا این سن مجرد مونده؟؟
مطمئن باش شما‌اولی نیستی
در هر صورت باهاش طی کن بعدم‌ی مدت پیام چیزی نده ببین چقدر پیگیرته‌اون موقع قشنگگگ میفهمی طرفت‌کیه
و قبلیم که همه چیو تموم کنی بهش بگو به خاطر ضربه های احساسی که بهم. زدی هرگز نمیبخشمت و از خدا میخوام تقاصشو همین دنیا ازت بگیره و تمام دیگه هم نه جوابشو بده‌نه هیچی فقد خودتو قوی کن
